در آخر همین هفته، پرچمدار بعدی سامسونگ از جعبه جادویی بیرون خواهد آمد و بر اساس خبرهای مختلف ویژگی Smart Scroll برای اسکرول بر اساس حرکت سر به بالا-یا-پایین، Smart Pause برای توقف پخش ویدیو با دور شدن سر و Smart Rotation برای چرخش صفحه بر اساس زاویه دید کاربر، جزو ویژگی های یکپارچه با دوربین جلوی آن خواهند بود.
هنوز نمی دانیم که این نوع تکنولوژی تا چه اندازه خاص و دقیق خواهد بود. شنیده می شود که برخی دیگر از شرکت ها هم در حال آماده سازی “تکنولوژی تشخیص حرکت چشم” با دقت بسیار بالا هستند تا نه فقط حرکات چشم به جهات مختلف، بلکه محل دقیق نگاه کاربر نیز قابل تشخیص شود. به طور خلاصه، تلفن هایی در راه داریم که لا اقل به اندازه توجهی که صاحبشان به آنها می کند، به او توجه می کنند و با فراگیر شدن این روند از سوی شرکت ها، نوآوری های جدیدی بازار اپلیکیشن ها و فرصت های جدیدی نیز برای بازار یابان خواهیم دید و البته که نگرانی های حریم خصوصی نیز همیشه وجود دارند.
تغییرات اپلیکیشن ها به واسطه ردیابی چشمی. اسکرول خودکار تنها یک کاربرد پیش پا افتاده برای اپلیکیشن هایی خواهد بود که قادر به تشخیص حرکات یا محل تمرکز چشم کاربر هستند. با فراگیر شدن آن، برای همیشه با نوار های اسکرول خداحافظی خواهیم کرد. اما چنین موردی فقط یک تغییر حداقلی است و تصور اینکه رابط کاربری برنامه های مختلف، با استفاده از ردیابی حرکات چشم چطور بهینه خواهند شد، نیاز به تلاشی بیشتر دارد.
برای نمونه، یک رابط کاربری پویا را تصور کنید که می تواند در چشم بر هم زدنی بر اساس عادات کاربران تغییر کند: با داده های کافی و مهندسی هوشمندانه، طراحی و چیدمان اجزای یک اپلیکیشن می تواند فتح بزرگ بعدی در زمینه شخصی سازی باشد. درست در همین بحبوحه که توسعه دهندگان نگران استفاده از موتورها و الگوریتم های توصیه شده برای ارائه بهترین تجربه به کاربران هستند، ممکن است اپلیکیشن هایی از راه برسند که افسانه “یک طراحی واحد که مقبول اکثریت باشد” را معدوم کنند، زیرا استراتژی ردیابی چشمی می تواند به “شخصی سازی هر چیزی برای هر کسی” بینجامد.
و در بخش محتوا، وقتی یک دستگاه بداند که حرکات طبیعی چشم شما چیست، ایده بهتری در رابطه با اولویت بندی محتواها خواهد داشت و نه فقط محتواها، بلکه آن جزئیاتی در درون شان که بیش از هر چیز توجه شما را به خود جلب می کنند. چندان دور از ذهن نیست که تصور کنیم در آینده، حتی نگاه ما به یک ویدیو یا تصویر هم تجزیه و تحلیل شود تا عناصر جالب توجه از نظر ما، در آرشیو ذخیره شوند و رابط کاربری از آنها برای تجربه های بعدی استفاده کند.
ضیافت بازاریابان با گجت های تماشاگر. رویای هر بازاریابی این است که بداند هر آدمی، به کجا نگاه می کند و به چه چیزهایی خیره می شود: چون به این شکل می توان بهترین محل برای قرار دادن تبلیغات درون اپلیکیشنی را انتخاب کرد و بهترین چشم انداز در زمینه انتخاب های موفق یا غیرموفق بازاریابی را به دست آورد. با داده های آماری هوشمند می توان میزان اثر گذاری تبلیغات را بالا برد.
هیچ رازی در بین نیست، همه می دانیم که تبلیغات چی ها به دنبال راهی برای سرعت بخشیدن به بازگشت سرمایه در بخش تبلیغات موبایل هستند؛ از جمله تبلیغاتچی اعظم، گوگل. در این زمینه، جمع آوری بازخوردهای چهره نگاری کاربران می تواند راهگشا باشد. تبلیغاتی را تصور کنید که در فواصل زمانی متنوع، به محل مورد علاقه شما در صفحه نمایش دستگاه کوچ می کنند یا ویدیوهایی که صبر می کنند تا توجه شما دقیقا به محل حضورشان جلب شود، و سپس پخش می شوند. مثل هر وسیله بازاریابی دیگری، این هم خوبی ها و بدی های خودش را دارد. مگر نه؟
آیا ردیابی چشمی، جایی است که بالاخره در آن یک خط قرمز رسم می شود؟ اطلاعات مربوط به موقعیت فیزیکی افراد را در نظر بگیرید که برای مدت ها محل مناقشه کاربران با ارائه کنندگان تبلیغات محلی بودند و هنوز هم خیلی ها با آن احساس راحتی نمی کنند. اما تعقیب سمت و سوی نگاه کاربران، یک چشم انداز کاملاً جدید است که نگرانی های جدی تری در زمینه حریم خصوصی افراد به وجود خواهد آورد و قانونگذاران، کاربران و سازمان های حامی حقوق مصرف کننده، به شدت آن را زیر ذره بین خواهند برد. شاید تشخیص موقعیت جغرافیایی کاربران توانسته باشد از این مهلکه جان سالم به در ببرد، ولی کسی چه می داند که سر انجام ردیابی چشمی چه خواهد شد.
در نهایت می توان گفت، تلفنی که شما را می شناسد بهتر از تلفنی است که شما را نمی شناسد، و تلفنی که می تواند شما را ببیند همان تلفنی است که قادر به شناخت شما هم هست. انتظار داشته باشید که این تکنولوژی در سال های آینده گام های لرزان ولی رو به جلویی را بردارد و سپس مسیر مناسب خود را پیدا کند. حتماً تا آن موقع، کاربردهای مفید دیگری هم برای آن اختراع خواهد شد.