در دورانی که هوش مصنوعی به بخشی جداییناپذیر از زندگی دیجیتال ما تبدیل شده، پرسشی مهم ذهن پژوهشگران را مشغول کرده است: آیا تعامل روزانه با چتباتهایی نظیر ChatGPT میتواند جایگزین روابط انسانی شود یا حتی احساس تنهایی را کاهش دهد؟ این پرسش، مبنای دو تحقیق مشترک از سوی OpenAI و موسسه فناوری ماساچوست (MIT) بوده که نتایج جالبی را در پی داشته است.
مشارکت ۴۰۰ میلیون نفر در هر هفته: اعداد، معنادارند
بر اساس دادههای ارائهشده، هفتهای بیش از ۴۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان با ChatGPT تعامل دارند؛ آماری حیرتانگیز که نشان از نفوذ بیسابقه این ابزار در زندگی کاربران دارد. اما پژوهشگران میخواستند بدانند که این تعاملات صرفاً کاربردیاند یا بار عاطفی هم دارند.
جالب است بدانید، یافتهها نشان میدهند تنها درصد اندکی از کاربران ارتباطی احساسی با ChatGPT برقرار میکنند. علت این موضوع مشخص است: ChatGPT بر خلاف ابزارهایی مانند Replika یا Character.AI بهعنوان یک همراه عاطفی طراحی نشده و مأموریت اصلیاش افزایش بهرهوری، پاسخگویی و تسهیل امور فکری است.
تفاوت در جنسیت: واکنشهای زنانه و مردانه
از نکات قابلتأمل این تحقیقات، تفاوت چشمگیر میان تجربه زنان و مردان در تعامل با این چتبات است. پس از یک بازه چهار هفتهای، مشخص شد که زنان شرکتکننده میل کمتری به معاشرتهای انسانی پیدا کردهاند؛ در حالی که مردان در این بُعد تغییری را تجربه نکردهاند.
حتی فراتر از این، کاربرانی که با صدای جنس مخالف با ChatGPT ارتباط برقرار کردند، احساس وابستگی عاطفی و تنهایی بیشتری را گزارش کردهاند. این نکته ظریف، نشاندهنده تأثیرات عمیقتریست که صدای دیجیتال بر ذهن و روان انسان میگذارد.
دادههای واقعی، تحلیلهای علمی
محققان برای اعتباربخشی به نتایج، از دو رویکرد مکمل بهره بردند. در گام نخست، حدود ۴۰ میلیون تعامل واقعی کاربران با ChatGPT مورد بررسی قرار گرفت. سپس از میان این افراد، ۴۰۷۶ نفر انتخاب شده و پرسشنامهای درباره احساسات، تعاملات اجتماعی و وابستگی عاطفی به آنها ارائه شد.
در مرحله دوم، آزمایشگاهی در MIT میزبان آزمایشی چهار هفتهای با مشارکت ۱۰۰۰ نفر بود. شرکتکنندگان موظف بودند حداقل پنج دقیقه در روز با ChatGPT گفتوگو کنند. در پایان، نتایج حاکی از آن بود که افرادی که رابطهای معنادارتر و شخصیتر با چتبات برقرار کرده بودند، بیشتر از دیگران احساس تنهایی میکردند.
وابستگی یا بهرهوری؟ خط باریکی در میان است
این مطالعات نشان دادند که ChatGPT، هرچند در اصل برای کمک به بهرهوری توسعه یافته، اما در برخی موارد میتواند منجر به وابستگی عاطفی ناخواسته شود. افرادی که به آن بیشتر اعتماد کردهاند، اغلب تنهاتر بوده و چتبات را به عنوان جایگزینی برای روابط واقعی تلقی کردهاند.
این یافتهها زنگ هشداریست برای جامعه فناوری، کاربران و سیاستگذاران اجتماعی؛ چراکه گسترش هوش مصنوعی نباید به قیمت تضعیف پیوندهای انسانی تمام شود.
نتیجهگیری: چالش تعادل در عصر دیجیتال
در نهایت، تحقیقات مشترک OpenAI و MIT نشان میدهد که اگرچه ChatGPT ابزاری قدرتمند برای توسعه فردی و حرفهای محسوب میشود، اما باید مراقب اثرات جانبی آن بر روان انسان بود. تعامل هوشمندانه و آگاهانه با فناوری، رمز موفقیت در عصر نوین است.